معنی فارسی shamesick
B1احساس بیماری ناشی از شرمندگی، وضعیت یا حسی که پس از شرمندگی شدید ایجاد میشود.
Feeling ill due to overwhelming feelings of shame.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از حادثه، او برای هفتهها احساس شرم و بیماری کرد.
مثال:
After the incident, she felt shamesick for weeks.
معنی(example):
احساس شرم و بیماری میتواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.
مثال:
Being shamesick can affect your mental health.
معنی فارسی کلمه shamesick
:
احساس بیماری ناشی از شرمندگی، وضعیت یا حسی که پس از شرمندگی شدید ایجاد میشود.