معنی فارسی shamoyed

B1

شموای شده، حالتی است که در آن فرد با دور کردن نظر یا ایجاد انحراف در گفتگو، سعی در آرام کردن اوضاع دارد.

Having diverted attention or changed the subject in a conversation to alleviate awkwardness or tension.

example
معنی(example):

او بعد از مکث ناخوشایند احساس شموای کرد.

مثال:

She felt shamoyed after the awkward pause.

معنی(example):

او سریعاً موضوع گفتگو را به یک موضوع سبک‌تر شموای کرد.

مثال:

He quickly shamoyed the conversation to a lighter topic.

معنی فارسی کلمه shamoyed

: معنی shamoyed به فارسی

شموای شده، حالتی است که در آن فرد با دور کردن نظر یا ایجاد انحراف در گفتگو، سعی در آرام کردن اوضاع دارد.