معنی فارسی sharkishly
B1به طرز شکی به معنی رفتار کردن با ویژگیهایی شبیه کوسهها، به ویژه در رفتارهای تهاجمی یا حسابگرانه.
In a manner that resembles a shark, often implying cunning or aggressive behavior.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول مسابقه به طرز شکی رفتار میکرد.
مثال:
He was acting sharkishly during the competition.
معنی(example):
آنها به سمت معامله به شکل شکی نزدیک شدند و به دنبال بهترین مزیت بودند.
مثال:
They approached the deal sharkishly, looking for the best advantage.
معنی فارسی کلمه sharkishly
:
به طرز شکی به معنی رفتار کردن با ویژگیهایی شبیه کوسهها، به ویژه در رفتارهای تهاجمی یا حسابگرانه.