معنی فارسی sharp-featured
B2صورت یا ویژگیهای چهرهای که مشخص و تند است.
Having prominent and angular facial features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او صورتی با ویژگیهای تیز دارد که به چشم میآید.
مثال:
He has a sharp-featured face that stands out.
معنی(example):
این بازیگر به خاطر ظاهر با ویژگیهای تیزش مشهور است.
مثال:
The actor is known for his sharp-featured looks.
معنی فارسی کلمه sharp-featured
:
صورت یا ویژگیهای چهرهای که مشخص و تند است.