معنی فارسی sharpsighted

B2

بینای تیز، کسی که می‌تواند جزئیات را به راحتی ببیند و درک کند.

Able to see or notice things clearly; perceptive.

example
معنی(example):

او بینش دقیق و شفاف دربارهٔ وضعیت دارد و می‌تواند تمام جزئیات را ببیند.

مثال:

He has a sharpsighted view of the situation and can see all the details.

معنی(example):

یک فرد با بینش دقیق چیزهایی را می‌بیند که ممکن است دیگران نادیده بگیرند.

مثال:

A sharpsighted person notices things that others might overlook.

معنی فارسی کلمه sharpsighted

: معنی sharpsighted به فارسی

بینای تیز، کسی که می‌تواند جزئیات را به راحتی ببیند و درک کند.