معنی فارسی sharra
B1لباسی که بهویژه در خاورمیانه و هند پوشیده میشود و نمایانگر تاریخ و سنت است.
A traditional piece of clothing worn in various cultures, often representing heritage.
- NOUN
example
معنی(example):
او در جشنواره یک شال زیبا به تن داشت.
مثال:
She wore a beautiful sharra during the festival.
معنی(example):
شال، لباس سنتی است که نماد میراث فرهنگی است.
مثال:
The sharra is a traditional garment that symbolizes cultural heritage.
معنی فارسی کلمه sharra
:
لباسی که بهویژه در خاورمیانه و هند پوشیده میشود و نمایانگر تاریخ و سنت است.