معنی فارسی shavings
A2خرده‌های مواد از جمله چوب یا فلز که در حین برش یا شکل‌دهی به وجود می‌آیند.
Thin pieces or fragments removed from a material during cutting, shaping, or processing.
- noun
noun
معنی(noun):
A thin, shaved off slice of wood, metal, or other material.
معنی(noun):
The action of having a shave.
example
معنی(example):
خرده‌های چوب می‌توانند برای صنایع دستی و به عنوان بستر برای حیوانات خانگی استفاده شوند.
مثال:
Wood shavings can be used for crafts and as bedding for pets.
معنی(example):
کف زمین به خرده‌های فلزی از کارگاه پوشیده شده بود.
مثال:
The floor was covered in metal shavings from the workshop.
معنی فارسی کلمه shavings
:
خرده‌های مواد از جمله چوب یا فلز که در حین برش یا شکل‌دهی به وجود می‌آیند.
