معنی فارسی shaw

A2 /ʃɔː/

شال، قطعه‌ای پارچه‌ای بزرگ که معمولاً برای گرم نگه‌داشتن شانه‌ها و گردن استفاده می‌شود.

A large piece of fabric worn around the shoulders for warmth or fashion.

noun
معنی(noun):

A thicket; a small wood or grove.

معنی(noun):

The leaves and tops of vegetables, especially potatoes and turnips.

example
معنی(example):

او یک شال زیبا بر روی لباسش پوشیده بود.

مثال:

She wore a lovely shawl over her dress.

معنی(example):

یک شال می‌تواند شما را در یک شب سرد گرم نگه دارد.

مثال:

A shaw can keep you warm during a chilly evening.

معنی فارسی کلمه shaw

: معنی shaw به فارسی

شال، قطعه‌ای پارچه‌ای بزرگ که معمولاً برای گرم نگه‌داشتن شانه‌ها و گردن استفاده می‌شود.