معنی فارسی sheepheaded

B1

با سر بزرگ و شکلی خاص که به شیر ماهی شباهت دارد.

Having a large head or an expression that resembles a sheephead fish.

example
معنی(example):

او وقتی در امتحان شکست خورد، ظاهری مانند شیر ماهی داشت.

مثال:

He had a sheepheaded look when he failed the test.

معنی(example):

در داستان، شخصیت شرور ظاهری شبیه شیر ماهی داشت.

مثال:

In the story, the villain had a sheepheaded expression.

معنی فارسی کلمه sheepheaded

: معنی sheepheaded به فارسی

با سر بزرگ و شکلی خاص که به شیر ماهی شباهت دارد.