معنی فارسی sheikdom
B2منطقهای تحت کنترل یک شیخ یا حاکم.
A territory or domain governed by a sheikh.
- NOUN
example
معنی(example):
شیخنشین منطقهای کوچک اما مهم بود.
مثال:
The sheikdom was a small but significant region.
معنی(example):
او به عنوان رهبر شیخنشین انتخاب شد.
مثال:
He was elected as the leader of the sheikdom.
معنی فارسی کلمه sheikdom
:
منطقهای تحت کنترل یک شیخ یا حاکم.