معنی فارسی shel

A2

پناه، محلی که فرد در آن از خطرات یا شرایط نامناسب محافظت می‌شود.

A place giving temporary protection from bad weather or danger.

example
معنی(example):

گربه زیر ایوان پناهگاه یافت.

مثال:

The cat found shelter under the porch.

معنی(example):

آنها برای پناه گرفتن از باران زیر یک درخت بزرگ پناه جستند.

مثال:

They sought shelter from the rain under a large tree.

معنی فارسی کلمه shel

: معنی shel به فارسی

پناه، محلی که فرد در آن از خطرات یا شرایط نامناسب محافظت می‌شود.