معنی فارسی shellacked
B1شلاک زده شده، به حالتی اشاره دارد که سطحی با ترکیبی از شلاک پوشش داده شده و درخشش و محافظت بیشتری پیدا کرده است.
Having been coated with shellac, resulting in a glossy finish.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Coated in shellac.
example
معنی(example):
مبلمان برای دادن ظاهری درخشان شلاک زده شد.
مثال:
The furniture was shellacked to give it a shiny appearance.
معنی(example):
پس از شلاک زدن، سطح صاف و صیقلی به نظر میرسید.
مثال:
After shellacking, the surface looked smooth and polished.
معنی فارسی کلمه shellacked
:
شلاک زده شده، به حالتی اشاره دارد که سطحی با ترکیبی از شلاک پوشش داده شده و درخشش و محافظت بیشتری پیدا کرده است.