معنی فارسی shellmonger
B1صدففروش، فردی که به تجارت و فروش صدفها میپردازد.
A person who sells shells; typically used in trade.
- NOUN
example
معنی(example):
صدففروش انواع مختلفی از صدفها را در بازار فروخت.
مثال:
The shellmonger sold various types of shells at the market.
معنی(example):
او به صدففروش رفت تا چند صدف نادر برای مجموعهاش بخرد.
مثال:
She visited the shellmonger to buy some rare shells for her collection.
معنی فارسی کلمه shellmonger
:
صدففروش، فردی که به تجارت و فروش صدفها میپردازد.