معنی فارسی shemozzle
B1شموزل به معنای وضعیتی آشفته و نابسامان است که در آن افراد دچار سردرگمی میشوند.
A chaotic situation or mess.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A state of chaos or confusion.
معنی(noun):
A quarrel or rumpus.
verb
معنی(verb):
To scarper; to run away; to flee.
example
معنی(example):
این رویداد به یک شموزل تبدیل شد وقتی هیچکس نمیدانست چه کار کند.
مثال:
The event turned into a shemozzle when no one knew what to do.
معنی(example):
بعد از شموزل در مهمانی، همه سردرگم بودند.
مثال:
After the shemozzle at the party, everyone was confused.
معنی فارسی کلمه shemozzle
:
شموزل به معنای وضعیتی آشفته و نابسامان است که در آن افراد دچار سردرگمی میشوند.