معنی فارسی shepherdhood
B1شپردش به وضعیت یا مسئولیتهایی اشاره دارد که مربوط به شبانی است.
The quality or state of being a shepherd; the responsibilities or duties associated with shepherding.
- NOUN
example
معنی(example):
شپردش در طرز مراقبت او از گله مشهود بود.
مثال:
His shepherdhood was evident in the way he cared for the flock.
معنی(example):
او با افتخار و مسئولیت به شپردش دست یافت.
مثال:
She embraced her shepherdhood with pride and responsibility.
معنی فارسی کلمه shepherdhood
:
شپردش به وضعیت یا مسئولیتهایی اشاره دارد که مربوط به شبانی است.