معنی فارسی sherman
B1شیرمن، فردی شناختهشده به خاطر شجاعت و دلیری در شرایط دشوار.
A person known for their courage and bravery.
- NOUN
example
معنی(example):
شیرمن به خاطر شجاعتش شناخته میشد.
مثال:
The sherman was known for his bravery.
معنی(example):
همه شجاعت شیرمن را تحسین میکردند.
مثال:
Everyone admired the sherman's courage.
معنی فارسی کلمه sherman
:
شیرمن، فردی شناختهشده به خاطر شجاعت و دلیری در شرایط دشوار.