معنی فارسی shikkered

B1

شیکرد، واژه‌ای غیررسمی برای توصیف وضعیتی از مستی شدید است.

A variation of shickered, meaning extremely drunk.

adjective
معنی(adjective):

Drunk.

example
معنی(example):

او آنقدر شیکرد بود که به سختی می‌توانست بایستد.

مثال:

He was so shikkered that he could hardly stand up.

معنی(example):

جمعیت مست در کنسرت به شدت آواز می‌خواندند.

مثال:

The shikkered crowd sang loudly at the concert.

معنی فارسی کلمه shikkered

: معنی shikkered به فارسی

شیکرد، واژه‌ای غیررسمی برای توصیف وضعیتی از مستی شدید است.