معنی فارسی shimper

B1

شیمپر، به معنی نالیدن یا زاری کردن به ویژه در شرایطی که ناراحت است.

To whine or make a soft crying noise, often due to distress.

example
معنی(example):

او وقتی صدای ترسناک را شنید شروع به شیمپر کرد.

مثال:

He started to shimper when he heard the scary noise.

معنی(example):

جوجۀ سگ وقتی تنها ماند شروع به شیمپر کرد.

مثال:

The puppy began to shimper when it was left alone.

معنی فارسی کلمه shimper

: معنی shimper به فارسی

شیمپر، به معنی نالیدن یا زاری کردن به ویژه در شرایطی که ناراحت است.