معنی فارسی shin bones
A2استخوانهای طولانی که بین زانو و مچ پا قرار دارند.
The long bones located between the knee and the ankle.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک برای شکستگیها در استخوانهای ساق پای من را بررسی کرد.
مثال:
The doctor checked for fractures in my shin bones.
معنی(example):
ورزشکاران اغلب در طول تمرینات شدید، به استخوانهای ساق پای خود آسیب میزنند.
مثال:
Athletes often injure their shin bones during intense training.
معنی فارسی کلمه shin bones
:
استخوانهای طولانی که بین زانو و مچ پا قرار دارند.