معنی فارسی shin-tangle

B1

نوعی بازی یا فعالیت که شامل درهم پیچیدن و گره‌خوردن می‌شود و معمولاً برای سرگرمی انجام می‌شود.

A playful situation where limbs or bodies get intertwined in a humorous manner.

example
معنی(example):

او هنگام بازی در برگ‌ها در شین‌تانگل گرفتار شد.

مثال:

He got all tangled up in the shin-tangle while playing in the leaves.

معنی(example):

کودکان از ایجاد یک شین‌تانگل در حیاط خلوت لذت می‌بردند.

مثال:

The children loved to create a shin-tangle in the backyard.

معنی فارسی کلمه shin-tangle

: معنی shin-tangle به فارسی

نوعی بازی یا فعالیت که شامل درهم پیچیدن و گره‌خوردن می‌شود و معمولاً برای سرگرمی انجام می‌شود.