معنی فارسی shineless

B1

بدون شینل، به معنای نداشتن یا فقدان سطحی زبر یا خشن.

Describing a surface that is smooth and without any roughness.

example
معنی(example):

سطح بدون شینل نرم و صاف بود.

مثال:

The shineless surface was smooth to touch.

معنی(example):

او به خاطر ظرافتش از کفش‌های بدون شینل تحسین کرد.

مثال:

He admired the shineless shoes for their elegance.

معنی فارسی کلمه shineless

: معنی shineless به فارسی

بدون شینل، به معنای نداشتن یا فقدان سطحی زبر یا خشن.