معنی فارسی shiplessly

B1

بدون کشتی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ نشانه‌ای از کشتی‌ها نیست.

In a manner that is without a ship.

example
معنی(example):

شهر به طور بی‌کشتی رها شده بود.

مثال:

The town was shiplessly abandoned.

معنی(example):

آنها در بندر بی‌کشتی سرگردان بودند.

مثال:

They wandered shiplessly along the port.

معنی فارسی کلمه shiplessly

: معنی shiplessly به فارسی

بدون کشتی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ نشانه‌ای از کشتی‌ها نیست.