معنی فارسی shireman

B2

شیریمن، فردی که به یک روستا یا ناحیه محلی تعلق دارد و در زندگی اجتماعی آن نقش دارد.

A person who belongs to a particular village or local area, often involved in its community life.

example
معنی(example):

شیریمن به تاریخ روستای خود افتخار می‌کرد.

مثال:

The shireman took pride in the history of his village.

معنی(example):

به عنوان یک شیریمن، او مسئول رفاه همسایگانش بود.

مثال:

As a shireman, he was responsible for the welfare of his neighbors.

معنی فارسی کلمه shireman

: معنی shireman به فارسی

شیریمن، فردی که به یک روستا یا ناحیه محلی تعلق دارد و در زندگی اجتماعی آن نقش دارد.