معنی فارسی shirrel
B1شیرل، نوعی جزئیات زینتی که طراحی را کامل میکند.
A decorative detail that enhances a design.
- NOUN
example
معنی(example):
شیرل، لمس نهایی ایده ما بود.
مثال:
The shirrel made the perfect finishing touch to our design.
معنی(example):
برای زیبایی بیشتر، یک شیرل به چینش میز اضافه کردم.
مثال:
I added a shirrel to the table setting for elegance.
معنی فارسی کلمه shirrel
:
شیرل، نوعی جزئیات زینتی که طراحی را کامل میکند.