معنی فارسی shirtlifter
B2اصطلاحی توهینآمیز برای اشاره به مردانی که به مردان دیگر جذب میشوند.
A slang term, often derogatory, for a gay man.
- noun
noun
معنی(noun):
A homosexual man, especially an effeminate one.
example
معنی(example):
دوستانش او را اغلب یک پیراهنکش مینامند.
مثال:
He is often called a shirtlifter by his friends.
معنی(example):
این اصطلاح به عنوان تحقیرآمیز در نظر گرفته میشود.
مثال:
The term shirtlifter is considered derogatory.
معنی فارسی کلمه shirtlifter
:
اصطلاحی توهینآمیز برای اشاره به مردانی که به مردان دیگر جذب میشوند.