معنی فارسی shiverproof
B1ضد لرزش، به معنی مقاوم در برابر سرما و شرایط سرد.
Designed to prevent shivering, typically from cold temperatures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کت ضد لرزش است و برای زمستان عالی است.
مثال:
This jacket is shiverproof, perfect for winter.
معنی(example):
آنها پارچهای ضد لرزش برای فعالیتهای فضای باز ساختهاند.
مثال:
They made a shiverproof fabric for outdoor activities.
معنی فارسی کلمه shiverproof
:
ضد لرزش، به معنی مقاوم در برابر سرما و شرایط سرد.