معنی فارسی shivs
B1چاقو یا سلاحی کوچک و تیز که معمولاً به عنوان سلاح در باندهای غیرقانونی یا زندان‌ها استفاده می‌شود.
A small, sharp knife or weapon, often associated with gangs or prisons.
- noun
- verb
A knife, especially a makeshift one fashioned from something not normally used as a weapon (like a plastic spoon or a toothbrush).
A particular woody by-product of processing flax or hemp.
To stab someone with a shiv.
(by extension) To stab someone with anything not normally used as a stabbing weapon.
او چند عدد چاقوی تیز برای محافظت در محله خطرناک همراه داشت.
He carried a couple of shivs for protection in the rough neighborhood.
در زندان، چاقوهای تیز معمولاً سلاح‌های دست‌ساز برای دفاع از خود هستند.
In prison, shivs are often homemade weapons for self-defense.
معنی فارسی کلمه shivs
:
چاقو یا سلاحی کوچک و تیز که معمولاً به عنوان سلاح در باندهای غیرقانونی یا زندان‌ها استفاده می‌شود.
