معنی فارسی shlemiehl
B2شلمیهل، فردی بدشانس که در زندگی با ناکامیهای مکرر روبرو میشود.
A person who is consistently unlucky or prone to mishaps.
- NOUN
example
معنی(example):
شلمیهل، فردی است که همیشه بدشانس است.
مثال:
A shlemiehl is someone who is always unlucky.
معنی(example):
همه یک شلمیهل را میشناسند که هرگز فرصتی به دست نمیآورد.
مثال:
Everyone knows a shlemiehl who never catches a break.
معنی فارسی کلمه shlemiehl
:
شلمیهل، فردی بدشانس که در زندگی با ناکامیهای مکرر روبرو میشود.