معنی فارسی shmutz

B1

کثیفی یا لکه‌ای که معمولاً بی‌اهمیت تلقی می‌شود.

A term for dirt or grime, often used casually.

noun
معنی(noun):

Dirt, filth

example
معنی(example):

روی پیراهن شما کمی کثیفی است؛ باید آن را تمیز کنید.

مثال:

There's some shmutz on your shirt; you should clean it.

معنی(example):

کثیفی را از روی میز پاک کردم.

مثال:

I wiped off the shmutz from the table.

معنی فارسی کلمه shmutz

: معنی shmutz به فارسی

کثیفی یا لکه‌ای که معمولاً بی‌اهمیت تلقی می‌شود.