معنی فارسی shogged
B1شوغ کردن به معنای هل دادن یا دور کردن چیزی، بهطوری که از مسیر یا دید خارج شود.
Pushed away or aside, often quickly or forcefully.
- VERB
example
معنی(example):
او جعبه را از سر راه شوغ کرد.
مثال:
He shogged the box out of the way.
معنی(example):
در توسط باد شوغ شد.
مثال:
The door was shogged shut by the wind.
معنی فارسی کلمه shogged
:
شوغ کردن به معنای هل دادن یا دور کردن چیزی، بهطوری که از مسیر یا دید خارج شود.