معنی فارسی shoot-ones-bolt
B1عملی انجام دادن که تمامی منابع یا فرکانسها را برای یک بار استفاده میکند و خطراتی را در بر دارد. این اصطلاح به معنای انجام یک اقدام تعیینکننده و نهایی است.
To use up all available resources or options in a single attempt, often with great risk involved.
- IDIOM
پس از هفتهها برنامهریزی، آنها تصمیم گرفتند تیرشان را شلیک کنند و پیشنهادشان را ارائه دهند.
After weeks of planning, they decided to shoot their bolt and present their proposal.
او از این میترسید که خیلی زود تیرش را شلیک کند و ترجیح داد منتظر زمان مناسب باشد.
He was afraid to shoot his bolt too soon and preferred to wait for the right moment.
معنی فارسی کلمه shoot-ones-bolt
:
عملی انجام دادن که تمامی منابع یا فرکانسها را برای یک بار استفاده میکند و خطراتی را در بر دارد. این اصطلاح به معنای انجام یک اقدام تعیینکننده و نهایی است.