معنی فارسی shooting war

B1

جنگی که در آن از سلاح‌های گرم و تیراندازی گسترده استفاده می‌شود.

A conflict characterized by the use of firearms and extensive shooting between opposing forces.

example
معنی(example):

کشور سال‌ها در یک جنگ تیراندازی درگیر بود.

مثال:

The country was engaged in a shooting war for years.

معنی(example):

یک جنگ تیراندازی معمولاً به تلفات زیادی منجر می‌شود.

مثال:

A shooting war often results in significant casualties.

معنی فارسی کلمه shooting war

: معنی shooting war به فارسی

جنگی که در آن از سلاح‌های گرم و تیراندازی گسترده استفاده می‌شود.