معنی فارسی shopman
A2فروشنده، مردی که در یک فروشگاه کار میکند.
A male shopkeeper.
- noun
noun
معنی(noun):
The proprietor, manager or operator of a small store.
example
معنی(example):
فروشنده به من کمک کرد تا ابزار مناسب را پیدا کنم.
مثال:
The shopman helped me find the right tools.
معنی(example):
فروشنده تخفیفی برای خرید به من داد.
مثال:
The shopman gave me a discount on the purchase.
معنی فارسی کلمه shopman
:
فروشنده، مردی که در یک فروشگاه کار میکند.