معنی فارسی shorefront
B1قسمت جلویی ساحل که مستقیماً به دریا یا اقیانوس منتهی میشود.
The area of land that is directly adjacent to a shore.
- NOUN
example
معنی(example):
ساحل جلویی بسیاری از سواحل زیبا را دارد.
مثال:
The shorefront has many beautiful beaches.
معنی(example):
آنها یک رستوران جدید در ساحل جلویی ساختند.
مثال:
They built a new restaurant at the shorefront.
معنی فارسی کلمه shorefront
:
قسمت جلویی ساحل که مستقیماً به دریا یا اقیانوس منتهی میشود.