معنی فارسی short view
B1دیدی محدود یا کوتاه که به عوامل محیطی بستگی دارد.
A limited or brief line of sight obstructed by objects.
- NOUN
example
معنی(example):
کوه منظره کوتاه ما را از دره پنهان کرد.
مثال:
The mountain obscured our short view of the valley.
معنی(example):
او به دلیل درختان بلند، منظره کوتاهی از پنجرهاش داشت.
مثال:
She had a short view from her window because of the tall trees.
معنی فارسی کلمه short view
:
دیدی محدود یا کوتاه که به عوامل محیطی بستگی دارد.