معنی فارسی short-acting
B2داشته اثر کوتاه مدت و به سرعت قابل مشاهده، معمولاً در پزشکی به کار می‌رود.
Having an effect that lasts for a short period of time.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(pharmaceutical effect) Having a pharmaceutical effect principally in the short term.
مثال:
Short-acting insulin is maximally effective for one to three hours.
example
معنی(example):
داروی کوتاه‌اثر به سرعت عمل کرد.
مثال:
The short-acting medication worked quickly.
معنی(example):
او داروهای کوتاه‌اثر را برای تسکین سریع ترجیح می‌دهد.
مثال:
He prefers short-acting drugs for fast relief.
معنی فارسی کلمه short-acting
:
داشته اثر کوتاه مدت و به سرعت قابل مشاهده، معمولاً در پزشکی به کار می‌رود.
