معنی فارسی short-arm
B1کوتاهی در اندازه بازو، به ویژه زمانی که عملکرد یا قدرت را محدود میکند.
Refers to having a shorter length of arm than normal, potentially affecting reach.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک بازوی کوتاه دارد، بنابراین برای رسیدن به قفسه بالایی مشکل دارد.
مثال:
He has a short arm, so he struggles to reach the top shelf.
معنی(example):
او در مسابقه شنا به خاطر بازوی کوتاهش احساس شرمندگی کرد.
مثال:
She felt embarrassed about her short arm during the swimming competition.
معنی فارسی کلمه short-arm
:
کوتاهی در اندازه بازو، به ویژه زمانی که عملکرد یا قدرت را محدود میکند.