معنی فارسی short-list
B1لیست کوتاه، فهرستی از افراد یا مواردی است که از بین یک گروه بزرگ‌تر انتخاب می‌شوند برای بررسی یا مهم‌تر بودن.
A list of selected items or candidates that have been chosen from a larger group for further consideration.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A list of candidates selected from a longer list, and from which one or more successful candidates are in turn selected.
verb
معنی(verb):
To place something on a short list
example
معنی(example):
کمیته تصمیم گرفت سه نامزد برای شغل را در لیست کوتاه قرار دهد.
مثال:
The committee decided to short-list three candidates for the job.
معنی(example):
من یک لیست کوتاه از بهترین فیلم‌ها برای تماشا در این آخر هفته تهیه کردم.
مثال:
I made a short-list of the best movies to watch this weekend.
معنی فارسی کلمه short-list
:
لیست کوتاه، فهرستی از افراد یا مواردی است که از بین یک گروه بزرگ‌تر انتخاب می‌شوند برای بررسی یا مهم‌تر بودن.
