معنی فارسی shortboard
B1تخته‌ای برای موج‌سواری که کوتاه‌تر از تخته‌های معمولی است.
A type of surfboard that is shorter, typically used for maneuverability in waves.
- noun
noun
معنی(noun):
A type of surfboard which is about 6 to 7 feet long (boards are always measured in feet, even in metric countries), and with a tapered pointy nose.
example
معنی(example):
او ترجیح می‌دهد که برای موج‌سواری در ساحل از یک تخته کوتاه استفاده کند.
مثال:
He prefers to ride a shortboard for surfing at the beach.
معنی(example):
تخته‌های کوتاه معمولاً سریع‌تر و مانورپذیرتر از تخته‌های بلند هستند.
مثال:
Shortboards are generally faster and more maneuverable than longboards.
معنی فارسی کلمه shortboard
:
تخته‌ای برای موج‌سواری که کوتاه‌تر از تخته‌های معمولی است.
