معنی فارسی shotstar
B1شخصی که در زمینه عکاسی شهرت و اعتبار بالایی دارد.
A highly regarded and famous photographer.
- NOUN
example
معنی(example):
عکاس ستاره با اجرا خود توجه تماشاگران را جلب کرد.
مثال:
The shotstar captured the audience's attention with his performance.
معنی(example):
او پس از اینکه کارش در یک مجله معرفی شد، به ستاره عکاسی تبدیل شد.
مثال:
She became a shotstar after her work was featured in a magazine.
معنی فارسی کلمه shotstar
:
شخصی که در زمینه عکاسی شهرت و اعتبار بالایی دارد.