معنی فارسی shouting distance
B1فاصلهای که صدا در آن قدرت شنیده شدن دارد و افراد میتوانند یکدیگر را بشنوند.
The approximate distance within which someone can hear another person shouting.
- NOUN
example
معنی(example):
باید در فاصلهای که بتوانید صدایش را بشنوید، باشید.
مثال:
You should be within shouting distance if you want to be heard.
معنی(example):
ما نزدیکتر رفتیم تا در فاصلهای که بتوانیم کنسرت را بشنویم، باشیم.
مثال:
We walked closer to be within shouting distance of the concert.
معنی فارسی کلمه shouting distance
:
فاصلهای که صدا در آن قدرت شنیده شدن دارد و افراد میتوانند یکدیگر را بشنوند.