معنی فارسی shoya
B1شویاه، رئیس یا سرپرست یک روستا در برخی فرهنگها.
The head or chief of a village in certain cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
شویاه با صدای بلند جلسه روستا را اعلام کرد.
مثال:
The shoya announced the village meeting with a loud voice.
معنی(example):
همه به شویاه به عنوان یک رهبر احترام می گذاشتند.
مثال:
Everyone respected the shoya as a leader.
معنی فارسی کلمه shoya
:
شویاه، رئیس یا سرپرست یک روستا در برخی فرهنگها.