معنی فارسی shreddy

B1

شردی، به چیزی اطلاق می‌شود که حالت خز دار یا دارای لبه‌های فرسوده دارد.

A term used to describe something that is ragged or has a frayed appearance.

example
معنی(example):

او برای کنسرت یک لباس شردی پوشید.

مثال:

He wore a shreddy outfit for the concert.

معنی(example):

طراحی شردی پوستر توجه همه را جلب کرد.

مثال:

The shreddy design of the poster caught everyone's attention.

معنی فارسی کلمه shreddy

: معنی shreddy به فارسی

شردی، به چیزی اطلاق می‌شود که حالت خز دار یا دارای لبه‌های فرسوده دارد.