معنی فارسی shriekiest
B1بلندترین و جیغ مانندترین صدا به نسبت دیگر صداها.
Superlative form of shrieky, indicating the highest level of piercing scream or noise.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این بلندترین جیغی بود که تا به حال شنیدهام.
مثال:
That was the shriekiest scream I've ever heard.
معنی(example):
در طول نمایش، او شدیدترین واکنش جیغمانند به ترسهای ناگهانی نشان داد.
مثال:
During the show, she had the shriekiest response to the jump scare.
معنی فارسی کلمه shriekiest
:
بلندترین و جیغ مانندترین صدا به نسبت دیگر صداها.