معنی فارسی shrievalties
C1مدیریت یا حوزه قضایی در قوانین انگلستان که توسط یک شریو، مقام محلی، هدایت میشود.
The office or jurisdiction of a sheriff, especially in England.
- noun
noun
معنی(noun):
The office, jurisdiction, or tenure of a sheriff
example
معنی(example):
شهرستانهای شریوالتی در انگلستان در دوره میانه اهمیت داشتند.
مثال:
The shrievalties of England were important in the medieval period.
معنی(example):
او برای مدیریت یکی از شهرستانهای شریوالتی در پادشاهی منصوب شد.
مثال:
He was appointed to manage one of the shrievalties in the kingdom.
معنی فارسی کلمه shrievalties
:
مدیریت یا حوزه قضایی در قوانین انگلستان که توسط یک شریو، مقام محلی، هدایت میشود.