معنی فارسی shrieved

C1

به معنای بخشیده شدن از گناه است، معمولاً توسط یک شخصیت مذهبی.

Past tense of shrieve; forgiven or absolved of sins.

example
معنی(example):

کشیش در مدت اعتراف گناهکار را بخشید.

مثال:

The priest shrieved the sinner during the confession.

معنی(example):

او وقتی از گناهش بخشیده شد، احساس آرامش کرد.

مثال:

He felt relieved once he was shrieved of his guilt.

معنی فارسی کلمه shrieved

: معنی shrieved به فارسی

به معنای بخشیده شدن از گناه است، معمولاً توسط یک شخصیت مذهبی.