معنی فارسی shrived
B1به عمل خلاصه و ثبت اطلاعات مهم از اسناد یا منابع دیگر اشاره دارد.
To summarize and capture important information from documents or other sources.
- VERB
example
معنی(example):
او اطلاعات را از فایلهای قدیمی شریوید کرد.
مثال:
He shrived the information from the old files.
معنی(example):
پس از بررسی دادهها، او تمام تغییرات لازم را شریوید کرده بود.
مثال:
After reviewing the data, she had shrived all necessary changes.
معنی فارسی کلمه shrived
:
به عمل خلاصه و ثبت اطلاعات مهم از اسناد یا منابع دیگر اشاره دارد.