معنی فارسی shriven
B2توبه داده شده. واژهای که برای توصیف فردی استفاده میشود که پس از توبه یا اعتراف از گناه خود آزاد شده است.
Having been absolved from sin, especially after confession.
- verb
verb
معنی(verb):
To question.
معنی(verb):
To hear or receive a confession (of sins etc.)
معنی(verb):
To prescribe penance or absolution.
معنی(verb):
To confess, and receive absolution.
example
معنی(example):
بعد از اعتراف، او احساس کرد که از گناهش رها شده است.
مثال:
After confession, he felt shriven and relieved of his guilt.
معنی(example):
کشیش قول داد که توبهکنندگان آرامش پیدا خواهند کرد.
مثال:
The priest promised that the shriven would find peace.
معنی فارسی کلمه shriven
:
توبه داده شده. واژهای که برای توصیف فردی استفاده میشود که پس از توبه یا اعتراف از گناه خود آزاد شده است.