معنی فارسی shunammite
B1شخصی از شونم، که در داستانهای مذهبی به عنوان نماد مهماننوازی شناخته میشود.
A person from Shunem, often referenced in religious stories as a symbol of hospitality.
- NOUN
example
معنی(example):
زن شونمی محبت زیادی نشان داد.
مثال:
The Shunammite woman showed great hospitality.
معنی(example):
در داستان، شونمی به خاطر مهربانیاش پاداش میگیرد.
مثال:
In the story, the Shunammite is rewarded for her kindness.
معنی فارسی کلمه shunammite
:
شخصی از شونم، که در داستانهای مذهبی به عنوان نماد مهماننوازی شناخته میشود.