معنی فارسی shuntwinding

B1

فرآیند آرامش و رهایی از استرس به وسیله دور شدن از مشغله‌های روزمره.

The process of unwinding or relaxing, often involving a break from routine.

example
معنی(example):

او بعدازظهر را به شونت‌وایندینگ گذراند تا ذهنش را پاک کند.

مثال:

He spent the afternoon shuntwinding to clear his mind.

معنی(example):

شونت‌وایندینگ به او در مقابله با استرس کمک کرد.

مثال:

Shuntwinding helped her deal with stress.

معنی فارسی کلمه shuntwinding

: معنی shuntwinding به فارسی

فرآیند آرامش و رهایی از استرس به وسیله دور شدن از مشغله‌های روزمره.